برگزاري كارگاه “آموزه هاي زندگي”
توسط سركارخانم عمراني
مسئول دپارتمان مشاوره
اردیبهشت ۱۴۰۲ 🌷🌸

کارگاه آموزش خانواده، ارتباط همدلانه والد-فرزند

همدلی چیست؟

همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درک کند. همدلی یعنی توانایی ورود به دنیای دیگران و توانایی اینکه خود را جای دیگران بگذاریم، واقعیت را از دید آنها ببینیم و احساسات آنها را در مورد چیزهای مختلف بفهمیم. همدلی به فرد کمک می کند تا بتواند انسان های دیگر را حتی وقتی با آن ها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام بگذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود. همدلی ۴ویژگی اصلی دارد: ۱- گذاشتن خود به جای طرف مقابل و تلاش برای درک معنای اصلی آن شخص که واقعا چه چیزی می گوید و از ما چه چیزی می خواهد، ۲- تلاش برای قضاوت نکردن، ۳- شناسایی احساسات طرف مقابل مثل غم، خشم، ترس، نگرانی و..، ۴- حس کردن همان احساسات همراه با خود آن شخص.

تفاوت همدلی با همدردی

همدلی موجب پیوند و اتصال بین انسان ها می شود اما همدردی پیوند ها را ازبین می برد. همدلی بیشتر به این معنی است که با کسی، چیزی را احساس کنیم، نه این که برای کسی احساسی (مانند دلسوزی) داشته باشیم. همدلی و همدردی دو نقطه کاملا متضاد هم هستند.

فواید همدلی

– همدلی باعث بهبود تعاملات اجتماعی ما می شود

– همدلی بیان احساسات خود و درک احساسات دیگران را آسان می کند

– اعتماد به نفس را افزایش می دهد

– امنیت روانی و آسایش خاطر را تقویت می کند

– همدلی در افراد میل به شرکت در فعالیت های گروهی را افزایش می دهد

– زمینه شناخت بهتر و بیشتر از دیگران را فراهم می کند و موجب احساسی خوشایند و مثبت در افراد می شود

موانع همدلی

* برچسب زدن

* قضاوت و پیش داوری

* کوچک نمایی مشکلات دیگران

* نصیحت کردن

* سرزنش کردن مداوم

* غفلت و بی توجهی

* به رخ کشیدن توانمندی های خود

ارتباط همدلانه با کودک

۱- با احساس های فرزندتان هماهنگ شوید و با همدلی به آن ها گوش کنید: باید با آرامش و با چشم، گوش و دلتان به فرزندتان گوش دهید و پیام بدن او را دریافت کنید. معمولا حرکات و ژست ها بسیار گویاتر از کلمات کودک هستند. قطعی ترین راه برای جلوگیری از درددل کردن فرزندتان این است که احساساتش را دست کم بگیرید و برای نمونه بگویید: (این که چیزی نبود که این همه عصبانی شدی!). پس حامی فرزندتان باشید و او را قضاوت نکنید و عواطفش را دست کم نگیرید.

۲- علت احساس را مشخص کنید: مشخص کنید چه شرایطی موجب شده فرزندتان دچار چنین احساسی شود. گاهی به سادگی می توانید علت احساس او را تشخیص دهید و گاهی باید چند سوال بپرسید تا مطمئن شوید که علت را فهمیده اید.

۳- بر احساس کودک خود نام بگذارید:شاید این گام ساده به نظر برسد، اما بسیار قدرتمند است، زیرا نشان می دهد که شما احساس کودکتان را درک می کنید. کودکان بسیاری همین که بدانند شما وضعیت آنها را درک می کنید، حالشان بهتر می شود. نام گذاری به کودکتان کمک می کند تا واژگان عاطفی بیشتری را در دسترس داشته باشد.

۴- بر طبق نیاز کودک به نتیجه برسید: به کودکتان کمک کنید تا نیاز عاطفی اش را برطرف کند. معمولا وقتی پاسخی می دهید که نشانگر همدلی شما با گرفتاری اوست، بسیار مفید است: (می فهمم که چرا چنین احساسی داری). گاهی ممکن است فرزندتان بخواهد در پیدا کردن راه حل به او کمک کنید و گاهی فقط می خواهد بشنود که شما نیاز یا خواسته او را درک می کنید.

فهیمه فاضل

کارشناس ارشد روانشناسی و درمانگر کودک و خانواده

کارگاه آموزش خانواده-ارتباط هیجان مدار والد-فرزند

هیجان چیست؟
انسان در ارتباط متقابل با پدیده ها و بر اثر فرآیند هایی مانند ادراک، حافظه، تفکر و استدلال، شناخت پیدا می کند و از این طریق قادر می شود درباره جهان خارج و خویشتن بیاندیشد، تصمیم بگیرد، حل مسئله انجام دهد و یا خاطره ای را یادآوری کند. در عین حال همراه با چنین فرایندهایی، احساس درونی نیز پیدا می کند، چیزی را خوشایند و چیزی را ناخوشایند می یابد. اینگونه احساس های قابل تجربه را می توان هیجان نامید. 

پنج هیجان اصلی

* شادی

* غم

* ترس

* شرم

* خشم

ابعاد هیجان

– بعد فیزیولوژیک:  هر هیجانی یک سری تغییرات جسمی در بدن به وجود می آورد. مثلا شخصی که ترسیده، ممکن است دچار تپش قلب شود یا کسی که اضطراب دارد دچار یک سری علائم گوارشی بشود.

– بعد شناختی: هر هیجانی به دنبال یک سری فکر ایجاد می شود، مثلا وقتی در خانه تنها هستیم و صدایی می شنویم اگر فکر کنیم که دزد آمده است دچار ترس می شویم.

– بعد رفتاری : بهدنبال هر هیجانی که تجربه می کنیم یک سری رفتار از ما سر می زند. مثلا شخصی که خشمگین است رفتار پرخاشگرانه نشان می دهد. یا کسی که مضطرب است برای جلوگیری از اضطرابش رفتارهای اجتنابی نشان می دهد و ممکن است از موقعیت اضطراب زا دوری کند.

هیجان خوب یا بد داریم؟

هیجان به خودی خود پدیده مضری نیست. هیجان ها ارزش انطباقی دارند و در طول سالیان سال به بقای انسان کمک کرده اند. به عنوان مثال اگر ما عصبانی نشویم هیچ وقت نمی توانیم از حقوق خود دفاع کنیم. اگر در مواقع خطر ترس و اضطراب رو تجربه نکنیم در موقعیت های خطرناک نمی توانیم عکس العمل مناسب نشان بدهیم، بنابراین ما نیاز داریم که خشم سالم ، غم سالم و به طور کلی هیجان را به طور سالم و سازگار و به موقع تجربه کنیم.

هیجان وقتی دردسر ساز می شود که ما نتوانیم به طور سالم و سازگار و در زمان خودش به موقع آن را تجربه کنیم و خشم، عصبانیت یا اضطراب خود را به طور نامناسب بروز دهیم. مثلا آقا یا خانمی که عصبانی است و آن را به طور نامناسبی به همسر خود ابراز می کند( فحاشی ، قهر و…)،این ابراز نامناسب هیجان در روابط این فرد به شدت تاثیر می گذارد و روابط بین فردی وی، تحت تاثیر قرار می گیرد.

مراحل تجربه کردن هیجانات به صورت سالم و سازگار:

گام اول: پذیرش هیجانات و ابراز به موقع آن ها به جای فرار یا سرکوبی هیجان

گام دوم:برای برخورد موثر با یک هیجان مثل خشم یا غم و… باید بتوانیم آن را تشخیص دهیم، بعد فیزیولوژیک هیجان در این زمینه بسیار به ما کمک می کند، تغییرات جسمی که هنگام هیجان تجربه می کنیم همانند زنگ خطری هستند که حضور یک هیجان را به ما هشدار می دهد. بنابراین باید به تغییرات جسمی خود حساس باشیم و بیشتر به آن ها توجه کنیم. وقتی تغییرات جسمی خود را به خوبی شناسایی کردیم باید به آن ها پاسخ مناسب بدیم، برای اینکه این علائم به طور موقت کاهش پیدا کنند و قشر عالی مغز فرصت تصمیم گیری و استدلال پیدا کند چند راه حل وجود دارد، مثل تنفس عمیق، ترک موقعیت، خوردن یک لیوان آب و یا هر کار دیگه ای که فکر می کنید می تواند در آن لحظه شما را آرام کند، انجام این کارها برای این است که هیجان ایجاد شده موقتا کاهش پیدا کند، ولی به معنی سرکوب هیجان نیست بلکه هیجان باید پردازش شود و این کار فقط به ما اجازه می دهد که بتوانیم رفتار مناسبی داشته باشیم.

گام سوم: در مرحله بعد برای مقابله و کنترل هیجان باید افکاری که این هیجان را ایجاد کرده است شناسایی کنیم، بعد از شناسایی این افکار، باید آن ها را ارزیابی کنیم، بررسی کنیم که این افکار تا چه حد صحیح هستند و چه قدر تحریف شده اند. برای این افکار باید فکر جایگزین پیدا کنیم، مثلا وقتی شخصی در کاری شکست خورده است به جای اینکه فکر کند من کلا آدم بی عرضه ای هستم به خود بگوید من در این کار موفق نبودم.

گام چهارم:باید به ارزیابی رفتاری که به دنبال هیجان انجام می دهیم، بپردازیم. گاهی لازم است تا رفتار ما تغییر کند. مثلا اینکه یاد بگیریم هر وقت خشمگین شدیم مسئله ای را که باعث خشم ما شده است به طرز صحیحی با طرف مقابل در میان بگذاریم. و از خشم خود صحبت کنیم، (صحبت درباره هیجانات کمک می کند که سازگار تجربه شود)گاهی لازم است به دنبال حل مساله باشیم تا با موقعیت های اضطراب زا و یا مسائلی که باعث خشم ما می شوند کم تر مواجه شویم.

هیجانات در ارتباط با فرزند

ساخت استیکر های هیجانی

– به فرزندان خود کمک کنیم تا هیجانات خود را بشناسند

-زبان هیجانی را در خانواده تقویت کنیم (از زبان خشمت صحبت کن، از زبان غم برای من بگو)

یادمان باشد که ما نیاز به تجربه هیجان های مختلف داریم هیچ هیجانی نباید سرکوب شود بلکه باید به درستی ابراز شود.

فهیمه فاضل                     

کارشناس ارشد روانشناسی و درمانگر کودک و خانواده

کارگاه آموزش خانواده

برگزاری کارگاه آموزش خانواده توسط دپارتمان مشاوره دبستان سلام ثامن

ترک تحصیل نوجوانان یک مسئله چند عاملی است

دکتر خدایی روان پزشک: ترک تحصیل در نوجوانان مسئله ای است که تنها یک علت ندارد و مسائل زیادی باعث می شود یک نوجوان در زندگی اش چنین تصمیمی بگیرد. برای حل این موضوع هم باید ابتدا علت های بروز این مسئله را بشناسیم تا راه حل زودتر پیدا شود. بعضی از علت ها فردی است و به خود نوجوان برمی گردد چون دوران نوجوانی دوران گذر از بحران است و نوجوان دنبال فردیت و هویت خود می گردد.

او گاهی شتابزده عمل می کند و چنین تصمیماتی می گیرد در حالی که بعدها ممکن است از تصمیمی که گرفته سخت پشیمان شود چون انجام بعضی از کارها قابل جبران نیستند و حتی در این شرایط ممکن است نوجوان به دلیل سرخوردگی که احساس می کند، به سمت مسائلی مانند اعتیاد نیز برود. به همین دلیل باید در وهله اول به نوجوان مان کمک کنیم تا به خوبی بتواند از این بحران هویت عبور کند.

یکی از علت های دیگر این موضوع اختلاف های خانوادگی یا فقر فرهنگی یا مالی است که در این صورت با کمک گرفتن از اولیای مدرسه و مشاوران می توان این موضوع را حل کرد. البته ناگفته نماند در بعضی از موارد وجود اختلال های روانی مانند اضطراب، افسردگی یا حتی اوتیسم می تواند مانع از ادامه تحصیل در نوجوانان شود.

به هر حال توصیه می کنم حتما والدین قبل از ورود نوجوان به این مرحله سعی کنند با او ارتباط نزدیک تری داشته باشند و او را حمایت کنند و اگر نوجوان شان مشکل داشت سعی کنند با رفتن نزد یک مشاور آن را برطرف کند. به هر حال نباید اجازه داد نوجوان بر اثر یک تصمیم آنی آینده اش را خراب کند.

رابطه سلامت روان و عملکرد تحصیلی

دکتر شوشتری فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان: بیشتر ما وقتی کودک یا نوجوانی را می بینیم اولین سوالی که از او می پرسیم این است که کلاس چندم است و معدلش چند شده؟ در حقیقت، عملکرد تحصیلی یکی از مهم ترین شاخص هایی است که موفقیت بچه ها را نشان می دهد. وقتی عملکرد تحصیلی افت می کند بچه ها دچار مشکل هایی در برقراری روابط اجتماعی می شوند. بچه هایی که در تحصیل موفق نیستند، اغلب دچار گوشه گیری و انزوای اجتماعی می شوند.

این بچه ها تنش و پرخاشگری زیادی پیدا می کنند و در مدرسه با احتمال بیشتری درگیر پدیده قلدری می شوند، یعنی یا زور می گویند یا قربانی زورگویی بچه های دیگر می شوند. پس عملکرد تحصیلی پایین می تواند زمینه شکل گیری بدرفتاری و اعتماد به نفس پایین را فراهم کند.

از آنجایی که نظام آموزشی نمی تواند از مقایسه بچه ها با هم خودداری کند و هر فرد را در جایگاه خود بپذیرد و به همه توانایی های کودکان توجه و هر کودک را با خود مقایسه کند، بچه هایی با عملکرد پایین در مدارس آسیب می بینند. گاهی آسیب به حدی است که بچه ها از رفتن به مدرسه صرف نظر کرده و تمایل به ترک تحصیل پیدا می کنند.

پر واضح است هدف از حضور بچه ها در مدارس تنها آموختن محفوظات نیست، بلکه مدرسه جایی است که بچه ها مهارت های اجتماعی لازم را برای زندگی در آنجا کسب می کنند، بنابراین بچه ها با ترک محیط مدرسه وارد محیط کار می شوند که برای آنها تعریف نشده و آنها را در معرض انواع آسیب ها قرار می دهد. بنابراین والدین باید به عملکرد تحصیلی بچه ها توجه کنند و دنبال یافتن دلایل پایین بودن عملکرد تحصیلی یا افت آن، بی انگیزگی و نداشتن تمایل به مطالعه آنها باشند.

در این بین توجه به مشکل های روان پزشکی دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از دلایل شایع چنین مشکل هایی اختلال بیش فعالی نقص توجه است.

کودکانی که به این اختلال مبتلا هستند در انجام کارهایی که نیازمند کوشش ذهنی است دچار مشکل هستند که از مهمترین این کارها می توان به درس خواندن اشاره کرد. بچه ها باید برای درس خواندن مهارت های مختلفی داشته باشند مانند اولویت بندی، برنامه ریزی، استدلال و مدیریت زمان. اینگونه مهارت ها در کودکان مبتلا به این اختلال شکل نمی گیرد و همین موضوع درس خواندن را دشوار می کند.

اختلال های یادگیری از دیگر مشکل هایی هستند که درس خواندن را سخت می کند. در این گروه از اختلال ها بچه ها قادر به یادگیری خواندن، نوشتن یا ریاضی نیستند و چون این مهارت ها برای درس خواندن ضروری اند، این بچه ها به تدریج با مشکل در درس خواندن روبرو می شوند و شکست های مکرر آنها را از درس خواندن زده می کند.

والدین باید با شناخت و کشف به موقع علت افت تحصیلی یا کاهش تمایل به درس خواندن، کمک کنند قبل از اینکه بچه از مدرسه دلزده شود با گرفتن درمان به موقع، به روند عادی درس خواندن برگردد و هرگز به ترک تحصیل فکر نکند.

کشش به سوی غیر همجنس

خیلی از دانش آموزان در فاصله سال های راهنمایی – دبیرستان دل به عشق های زودرسی می دهند که سبب انحراف فعالیت های ذهنی آنها از مطالب درسی به احساسات زودگذر می شود. در چنین شرایطی دانش آموزان به جای صرف انرژی خود برای مطالعه دل به احساسات خود و طرف مقابل می دهند و تمام تلاش خود را برای جلب توجه طرف مذکور متمرکز می کنند و از مسیر اصلی منحرف می شوند. باید دانست کمبود عاطفه در دانش آموزان به سرعت خود را نشان می دهد.

والدین می توانند برای بازگشت مجدد فرزند دانش آموز خود به مسیر اصلی زندگی نقش موثری در این خصوص ایفا کنند. ارتباط برقرار کردن با غیرهمجنس در طول تحصیل در سال های آخر دبیرستان که سال های سرنوشت سازی در آینده دانش آموزان هستند سبب تغییر هدف و علاقه می شود. به دانش آموزان خود بیاموزید که دوست داشتن درس و نه دوست داشتن دیگران آنها را به پیروزی می رساند. دانش آموزانی که از درس راهی برای رسیدن به هدف نساخته اند انگیزه هم برای پیروزی ندارند.

تکلیف خانه

تکلیف دانش آموزان در منزل فعالیتی هدفدار، تکنیکی و وسیله ای در خدمت یادگیری است لذا نباید آنرا به منزله وسیله ای جهت پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان و یا سرگرم کردن آنان تلقی نمود. تکلیف باید با توانایی ها و علایق دانش آموزان مطابقت داشته باشد. مدت تکلیف باید متناسب باشد با مدت زمانی که لازم است دانش آموز در منزل صرف امور درسی کند. ولی گهگاه این تناسب رعایت نمی شود. و تکالیف سنگین بر دانش آموزان تحمیل می شود که موجب خستگی و دلسردی می شود.

مهارت های صحیح مطالعه

مهارت های صحیح مطالعه

مطالعه با فاصله: مطالعه بی وقفه و مستمر موجب خستگی و بیزاری از مطالعه می شود؛ روش درست ، مطالعه ی با فاصله و استراحت در میان دو وعده مطالعه می باشد. مورد زیر الگوی مناسبی است ‍‍» ۹۰ دقیقه مطالعه و ۱۵ دقیقه استراحت ، ۷۵ دقیقه مطالعه و ۳۰ دقیقه استراحت ، ۶۰ دقیقه مطالعه و ۴۵ دقیقه استراحت ، ۴۵ دقیقه مطالعه و استراحت نسبی زیاد و انجام سایر امور روزانه » یادتان باشد به هر میزان که میزان مطالعه در یک روز افزایش می یابد خستگی زیاد شده و به دقایق استراحت زیادتری نیاز دارید و مدت زمان مطالعه مرحله بعدی باید کاهش یابد.

  • عدم مطالعه در کنار وسایل صوتی و تصویری روشن
  • لب خوانی به جای بلند خوانی
  • مطالعه در حالت نشسته و آرامش به جای حالت حرکت و قدم زدن
  • مطالعه به موقع و بیدار نماندن در شب برای حضور مناسب در کلاس یا جلسه امتحان روز بعد
  • مطالعه نکردن در موقع خستگی
  • عدم مطالعه طوطی وار (بدون درک و تلخیص و طبقه بندی)
  • مطالعه نکردن با حالت افسردگی
  • شروع مطالعه از مطالب آسان به مشکل
  • مطالعه نکردن در حالت نگرانی و اضطراب

پیشنهادهایی برای برانگیختن وحفظ توجه وعلاقه به یادگیری در دانش آموزان:

  • معلمین گرامی به دانش آموزان خود نشان دهید که به آنها علاقه دارید وآنها به کلاس شما «تعلق» دارند. اسامی آنان را یاد بگیرید.
  • همکاری میان دانش آموزان را با استفاده از انواع شوراهای دانش آموزی (تحصیلی، بهداشتی) تشویق کنید.
  • درصورت لزوم در شیوه کاری خود تغییر دهید و میان ساعات تدریس طولانی وسخت، فرصت استراحت کوتاهی مثلاً یک حرکت ورزشی ساده رافراهم کنید.
  • برای تشویق روح همکاری، جلساتی برای درمیان گذاشتن مسائل تشکیل دهید.
  • ارزش یادگیری را به دانش آموزان گوشزد کنید و محدودیت ها وزیان های عدم یادگیری را یادآور شوید.
  • تأثیر مشوق ها در انگیزه: مشوق عاملی است که دستیابی به آن، انگیزه های افراد را ارضا می نماید. برای دانش آموزان نمره خوب و رسیدن به پاسخ صحیح یک مسئله هر دو مشوق به حساب می آیند. در واقع مشوق ها همان تقویت کننده های مثبت بوده و عاملی هستند که افراد برای دستیابی به آن کوشش می نمایند.

تقویت کننده های مثبت به چهاردسته تقسیم می شوند:

  1. تقویت کننده نخستین: مانند آب و غذا که درحقیقت نیازهای فیزیولوژیکی موجود زنده را ارضا می کند.
  2. تقویت کننده شرطی: مانند پول ، نمره ، مقام ، شغل و …
  3. تقویت کننده اجتماعی: مانند توجه، محبت، تائید، لبخند زدن ونوازش کردن و … هستند.
  4. تقویت کننده شخصی: که به آن انگیزش درونی نیز گفته می شود که در حقیقت رضایت خاطر حاصل از یادگیری و کسب دانش ازآن موارد می باشد.این انگیزه ها نیازی به تقویت کننده های مشخص خارجی نداشته بلکه فعالیت یادگیری ونتایج حاصل از آن، خود اثر تقویتی دارند. با توجه به تقویت کننده های فوق الذکر به معلمین و والدین توصیه می شود که در دانش آموزان به تدریج اثر انگیزه های بیرونی را کم کرده و مشوق انگیزش درونی باشند تا بدین ترتیب دانش آموزان یادگیری را به خاطر یادگیری و فرا گرفتن آموخته های جدید انجام دهند، نه به خاطر کسب مشوق های مادی و زودگذر.

به معلمین و والدین گرامی توصیه می شود که به موارد زیر توجه کنند:

  • معلمان ارائه مطالب کسل کننده و استفاده از روش های یکنواخت تا حد امکان خودداری کرده و تنوع در شیوه تدریس را رعایت کنند و از متکلم وحده بودن پرهیز نمایند.
  • میزان توجه و دقت شاگردان به معنی داربودن مطالب، تازگی، پیچیدگی و سادگی مطالب نسبت مستقیم دارد، بنابراین، این امر همراه با تغییر در رفتار معلم حین درس توجه و دقت دانش آموزان را افزایش خواهد داد.
  • استفاده از تشویق های کلامی مانند عالی، مرحبا، احسنت پس ازعملکرد درست شاگردان سبب افزایش و تقویت یادگیری می گردد.
  • والدین و معلمین از نمرات دانش آموزان تنها به عنوان وسیله ای برای دادن بازخورد و توجه هرچه بیشتر آنان به نقاط ضعف وقوت خود و میزان یادگیری ایشان استفاده کنند، نه بعنوان وسیله ای برای تنبیه.
  • معلمان مطالب آموزشی بصورت متوالی از ساده به مشکل ارائه دهند تا در ابتدا شاگردان در یادگیری مطالب ساده موفقیت بدست آورند وانگیزه آنها درکسب یادگیری های بعدی افزایش یابد.
  • معلمین از ایجاد رقابت و هم چشمی در بین دانش آموزان، خودداری ورزند.
  • معلمین با استفاده از مثال ها واصطلاحات آشنا و ساده، زمینه افزایش سرعت یادگیری را ایجاد کنند.
  • استفاده از بحث های گروهی، بازی های آموزشی، ایفای نقش مراجعه به کتابخانه و جمع آوری اطلاعات و آگاهی از میزان پیشرفت خود سبب افزایش علاقه و توجه در دانش آموزان می گردد. درانتها یادآوری این نکته مهم به نظر می رسد که ایجاد فضای آزاد یادگیری بدون احساس ترس و اضطراب از عدم موفقیت و شکست، تشویق دانش آموزان به اظهار عقاید و اندیشه های خود و در نتیجه افزایش حس مسئولیت و قبول توانایی ها و شایستگی های خود از امور بسیار مهم در فراگیری سریع تر ومناسب تر است.

افت تحصیلی دانش آموزان چه علتی دارد؟

منظور از افت تحصیلی چیست؟

افت تحصیلی کاهش نسبی فعالیت درسی و مطالعه یک دانش آموز در یک دوره نسبی در مقایسه با دوره نسبی قبل از آن می باشد. مثلاً کسی که طی سه ماه نمرات در حد ۱۵ داشته اما در دو هفته اخیر در تمامی یا تعدادی از دروس نمرات حدود ۱۲ کسب کرده، می گوییم در حال حاضر نسبت به سه ماه پیش افت تحصیلی دارد. منظور از آوردن کلمه نسبی این است که افت تحصیلی تنها شامل دانش آموزان ضعیف نبوده حتی کسی که چند ماه پیش نمرات حدود ۱۸ داشته اگر در حال حاضر نمرات حدود ۱۶ کسب می کند ، دو نمره نسبت به دوره قبل افت دارد.

افت تحصیلی یکی از موضوعاتی است که شاید همه دانش آموزان در طول سال های تحصیل خود با آن دست و پنجه نرم کرده باشند. گاهی اوقات افت تحصیلی از عوامل درونی نشات می گیرد و گاهی نیز عوامل محیطی دارد. اقتصاد بیمار ، تدریس بد ، وابستگی به کمک های آموزشی خارج از مدرسه، بیماری، سرخوردگی های اجتماعی و خانوادگی و… از جمله عواملی هستند که هر کدام در افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند.

عوامل موثر بر افت تحصیلی:

۱. عوامل مربوط به خود دانش آموز

  • عوامل فیزیولوژیکی و جسمی مانند ضعف بینایی و شنوایی و غیره
  • عوامل ذهنی و روانی مانند میزان هوش و قدرت حافظه و سلامت روانی
  • نداشتن هدف واقعی و عینی و روشن از تحصیل
  • عدم انگیزش درونی برای تحصیل و مطالعه
  • نداشتن اعتماد به نفس کافی
  • ضعف اراده در تصمیم گیری های تحصیلی و مطالعه و اجرای تصمیمات
  • عدم برنامه ریزی دقیق از لحاظ زمان و میزان مطالعه روزانه
  • نداشتن روش مطالعه مناسب برای دروس مختلف
  • مهارت های مطالعه نادرست

۲. عوامل مربوط به خانواده

  • اختلاف خانوادگی و خانواده آشفته، طلاق فیزیکی یا روانی والدین ، وجود نامادری یا ناپدری و غیره
  • اختلاف فرزندان با خانواده مانند لجبازی با والدین و اعتراض به جو خانواده
  • وابسته و متکی نمودن فرزندان به والدین در امور درسی و تکالیف منزل از دوران ابتدایی
  • تحقیر، سرزنش و مقایسه نادرست فرزندان با همسالان موفق و در نتیجه پایین آوردن اعتماد به نفس و خود پنداری آنان
  • تغییرات منفی در خانواده مانند ورشکستگی، سیاسی، اقتصادی، اعتیاد و غیره
  • تغییر در جهت ارتقای سریع و غیر مترقبه سطح اقتصادی یا اجتماعی خانواده و از خود باختگی و غافلگیر شدن فرزندان و انواع انحرافات

۳ . عوامل مربوط به مدرسه

  • گروه همسالان مانند مزاحمت و شوخی های نابجا در کلاس درس
  • رفتارهای نامناسب عوامل اجرایی مدرسه مانند مدیر، معاونین، دبیران و مشاوران
  • جو عمومی حاکم بر مدرسه از لحاظ درسی مانند سخت گیری بیش از حد دبیران در دادن نمره به خاطر بالا فرض کردن سطح علمی مدرسه یا همرنگ شدن دانش آموز با سایر دانش آموزان ضعیف با فرض اینکه همه دانش آموزان مدرسه ضعیف هستند.

۴. عوامل مربوط به اجتماع

  • دوستان ناباب
  • استفاده نادرست از کلوپ های ورزشی، بدن سازی، بیلیارد و غیره
  • استفاده نادرست از کافی نت ها و گیم نت ها گذراندن وقت زیاد در خیابان ها و خارج از منزل

تکنولوژی و زندگی ماشینی امروز همه چیز را راحت کرده و به همین دلیل نسل امروز کمتر مثل گذشته دنبال زندگی و اهداف شان هستند. حتی می توان گفت به نوعی هدف خود را گم کرده اند و شیوه زندگی های امروزی و عوامل محیطی باعث ایجاد این مسئله شده است. در سال های اخیر شاهد رکود تحصیلی بین دانش آموزان نوجوان به دلایل مختلف هستیم. برخی از دانش آموزان، به خصوص پسرها دوست دارند هر چه زودتر وارد بازار کار شوند و به همین دلیل تحصیل را کنار می گذارند. در این گفتگو دکتر امیری، روان پزشک کودک و نوجوان درباره علل این موضوع، نکته هایی را بیان کرده و پیشنهادهایی نیز به والدین ارائه داده است تا بتوانند برای این مشکل فرزندشان چاره ای بیندیشند.

آیا افسردگی می تواند دلیل مهمی برای ترک تحصیل در نوجوانان باشد؟

بله، متاسفانه برخی نوجوانان در نیمه راه درس خواندن را رها می کنند و دیگر اشتیاقی برای ادامه این مسیر ندارند و یکی از مهمترین دلایل این موضوع افسردگی است چون آنها به دلیل ابتلا به افسردگی دیگر هدف مشخصی ندارند و میل خودشان را برای رسیدن به چیزهای خوبی که در گذشته می خواستند از دست می دهند و از این نظر آینده خود را به خطر می اندازند.

فکر می کنید علت این اتفاق چیست؟

متاسفانه تکنولوژی و زندگی ماشینی امروز همه چیز را راحت کرده و به همین دلیل نسل امروز کمتر مثل گذشته دنبال زندگی و اهداف شان هستند. حتی می توان گفت به نوعی هدف خود را گم کرده اند و شیوه زندگی های امروزی و عوامل محیطی باعث ایجاد این مسئله شده است. اگر دقت کنید، متوجه می شوید نسل امروز کمتر از زندگی احساس رضایت دارد.

محیط های آموزشی و نحوه برخورد معلمان و مدیران مدارس تا چه حدی روی ترک تحصیل نوجوانان اثر دارد؟

خیلی زیاد. بسیاری از مراکز آموزشی ما شاد نیستند و همه چیزشان تحمیلی است؛ از درس خواندن گرفته تا مسائل دیگر و آن ارتباط شایسته ای که باید بین معلمان و دانش آموزان وجود داشته باشد، نیست و برخی از اعضای کادر آموزشی ما فکر می کنند هر چقدر در کارشان جدی تر باشند، مدیریت شان هم بهتر است؛ در صورتی که انعطاف پذیر بودن و مهربانی کردن بیشتر جواب می دهد. به همین دلیل توصیه می کنم شادی را در مراکز آموزشی مان افزایش دهیم.

آیا افسردگی پدر و مادر هم روی فرزندشان اثر خواهد گذاشت؟

بله خیلی زیاد، به همین دلیل ما معمولا توصیه می کنیم مادر در زمان بارداری اش از هرگونه غم و غصه دور بماند چون گریه کردن و ناراحتی اثر مستقیمی روی جنین می گذارد و بعدها روی کودک اثر خود را نشان می دهد.

آیا تغییر محیط و بردن دانش آموز به یک مدرسه دیگر می تواند به بازگشت او به تحصیل کمک کند؟

گاهی بله و گاهی نه. ما باید سعی کنیم ابتدا افسردگی این گونه دانش آموزان را درمان کنیم تا با انرژی و لذت و انتخاب دوباره خودشان مسیرشان را پیدا کنند وگرنه دوباره بعد از مدتی بهانه می آورند و ترک تحصیل می کنند.

پدر و مادر در این شرایط چطور می توانند به فرزند خود نزدیک شوند؟

بهتر است با او صحبت کنند. البته نه صحبتی که حالت نصیحت گونه داشته باشد چون نوجوان در این شرایط از نصیحت کردن کاملا دوری می کند و اتفاقا بیشتر حس لجبازی در او تقویت می شود اما می توان با صحبت های دوستانه و گذاشتن برنامه های جنبی و خانوادگی او را حمایت کرد و حتی می توان با رفتن نزد مشاور از آنها برای حل این مشکل کمک گرفت.

آیا معرفی افرادی که ترک تحصیل کرده اند و ممکن است سال ها بعد احساس پشیمانی کنند، می تواند راه حل مناسبی تلقی شود؟

بله، بسیارند افرادی که پشیمان می شوند و دوست دارند دوباره به محیط آموزشی برگردند و اگر این اتفاق افتاد باید حتما آنها را حمایت کنیم چون در تاریخ هم می بینیم که افراد موفق زیادی بودند که حتی در دوره دبیرستان بارها مردود شده اند اما باز دنبال تحصیل رفته و توانسته اند برای خودشان کسی بشوند؛ مثل آلبرت انیشتین. اگر مصادیق این چنینی را به فرزندان خود نشان بدهیم، می توانیم انگیزه آنها را برای بازگشت به درس و مدرسه افزایش دهیم.

سه تکنیک درس خواندن دانش آموزان موفق

در هر کلاس درسی، دانش آموزانی با عملکرد بسیار بالا پیدا می شوند که موجب تحسین معلم ها و دیگر شاگردان هستند.

راز موفقیت این دانش آموزان همیشه سوالی در ذهن همه بوده است. داگلاس بارتون و همکارانش بر اساس تحقیقات گسترده ای که در مدارس استرالیا، بریتانیا، افریقای جنوبی و امریکا، به این سوال پاسخ می دهد.

حدود ۵۰ تا ۹۰% دانش آموزان فکر می کنند که بهره هوشی آن ها (IQ)، بیشترین تاثیر را بر نمرات آنها دارد. تحقیقات تیم بارتون نشان می دهد که حداقل ۱۳ عامل دیگر بر موفقیت تحصیلی تاثیر دارند که میزان اثر گذاری آنها به مراتب بالاتر از هوش بهر است از جمله این عوامل، پشتکار و انضباط شخصی هستند. بنابراین اولین توصیه او به دانش آموزان این است: بیش از حد نگران آی کیوی خود نباشید!

یکی دیگر از نکاتی که دانش آموزان برای عدم موفقیت خود مثال می زنند این است که به اندازه کافی تلاش نکرده اند. مشاهدات تیم تحقیقاتی بارتون نشانگر این موضوع است که مشکل این دانش آموزان این نیست که به اندازه کافی تلاش نمی کنند بلکه به طور صحیح و موثر تلاش نمی کنند. بسیاری از دانش آموزان در طول سال تحصیلی حتی به مراتب بیشتر از دانش آموزان موفق کلاس، تلاش می کنند و درس می خوانند اما نکته اینجاست که این افراد به درستی نیاموخته اند که چطور درس بخوانند. بنابراین بخش بزرگی از دانش آموزان سخت کوش، تلاش بیهوده ای را صرف نکات غیر لازم می کنند و راهبردهای نامناسبی را برای تحصیل انتخاب می کنند. دانش آموزان موفق افرادی نیستند که بسیار درس می خوانند بلکه کسانی هستند که بلد هستند چطور درس بخوانند و از مهارت های مطالعه و یادگیری موثر و مفید استفاده می کنند.

یکی دیگر از وجوه تمایز دانش آموزان موفق با سایرین این است که این دانش آموزان به طور مکرر در طول دوره مطالعه، خود را می آزمایند. تنها ۱۱% از دانش آموزان در طول مطالعه از خود امتحان می گیرند اما همین تعداد کم نیز به مراتب بیشتر از سایر همکلاسی های خود در یادگیری دروس موفق عمل می کنند. تحقیقات نشان می دهد برای ماندگاری اطلاعات در حافظه، مغز نیاز دارد که اطلاعات را مرتباً مورد بازخوانی و تمرین قرار دهد بنابراین تمرین مکرر، یادداشت برداری و مرور آنها، امتحان گرفتن از خود، خلاصه کردن و استخراج نکات کلیدی درس، همگی راه هایی برای تمرین و تکرار مطالب درسی هستند که به مغز کمک می کنند نکات اصلی و کلیدی را در خود حفظ کند و در موقع امتحانات اصلی درس، به کمک دانش آموزان موفق بیاید.

در آخر بارتون بر این باور است که برنامه ریزی صحیح و مناسب مهم ترین رمز موفقیت دانش آموزان خوب است. برنامه ریزی خوب به این معناست که طوری برای درس خواندن زمان بندی کنید که وقت کافی برای انجام کارهای جنبی مورد علاقه تان نیز پیدا کنید. انجام کارهای مورد علاقه، تفریح و سرگرمی به عنوان محرک و انرژی دهنده مغز برای تمرکز بیشتر روی یادگیری دروس اصلی عمل می کند و از خستگی و فرسودگی روان و ذهن جلوگیری می کند. بنابراین برای هر روزتان برنامه ریزی کنید طوری که جایی را هم برای پرداختن به علایق و کارهایی که دوست دارید، کنار بگذارید.

 

توصیه‌های طلایی یک مشاور تحصیلی به والدین دانش آموزان کلاس اولی

اگر برای شما هم زمان به سرعت گذشته و این روزها فرزند دلبندتان هفت ساله شده است، باید در خود و فرزندتان آمادگی هایی ایجاد کنید تا احتمال موفقیت او را در زندگی آینده اش افزایش دهید

وابستگی تان را منطقی کنید
یکی از رایج ترین مشکلات دانش آموز سال اول ابتدایی ترس از مدرسه است. ترس یک حالت هیجانی است نسبت به یک خطر یا یک محرک مضر که شخص از آن آگاه است. ترس غیر منطقی از مدرسه به معنای امتناع از مدرسه رفتن است و به دلایلی همچون اضطراب جدایی از والدین، خانه یا خانواده که دانش آموز به آن دلبسته و وابسته بوده است، اتفاق می افتد. سعی کنید قبل از شروع مدرسه به تدریج وابستگی کودک را به خودتان به حداقل برسانید. به طور مثال اگر بین بچه و مادر ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، باید ساعت هایی از روز مراقب معتمدی غیر از مادر نگهداری از او را به عهده بگیرد یا در همین تابستان او را به کلاس هایی فرستاد تا ارتباط با دیگر کودکان را تجربه کند.
مدرسه را خطرناک جلوه ندهید
برای رفع اضطراب مدرسه رفتن، باید مدرسه را برای فرزندتان به زیبایی توصیف کنید. به او بگویید که تو می توانی دوستان و همبازی های جدیدی در مدرسه پیدا کنی و اوقات خوبی کنار آن ها داشته باشی. از سوی دیگر هرگز به او نگویید مراقب خودت باش یا از دست دوستانت خوراکی نگیر. این جمله ها محیط مدرسه را خطرناک جلوه می دهد و احساس ناامنی در دانش آموز ایجاد خواهد کرد.
تفاوت های مدرسه و خانه را برایش تشریح کنید
اگر احساس می کنید که فرزند شما از رفتن به مدرسه بیم دارد، در این باره با او صحبت کنید و به او اطمینان دهید که جای هیچ نگرانی نیست. بازگو کردن خاطرات گذشته خودتان از مدرسه، او را سرگرم و دلگرم خواهد کرد. این بیم کاذب، نتیجه جدا شدن کودک از محیط خانه و ورود او به محیطی که هیچ گونه آگاهی درباره آن ندارد و همچنین پیوستن به جمع دیگر دانش آموزان است. بنابراین اگر تفاوت های مدرسه و خانواده برای کودک تشریح و برتری های محیط دوم برایش بازگو شود، به مرور از بیم کاذب او کاسته می شود.
دقتش را به نظم زیاد کنید
در این ماه های باقی مانده تا شروع سال تحصیلی، حتما به فرزندتان آموزش دهید به تنهایی وسایل شخصی اش را جمع کند و از شما انتظار انجام آن را نداشته باشد.
درس خواندن را بی اهمیت جلوه ندهید
از کم جلوه دادن اهمیت تحصیل و کسب دانش حتی در قالب طنز و شوخی باید جدا خودداری کنید چرا که تکرار این رویه کم کم موجب دلسردی و عدم اطمینان دانش آموز به آینده تحصیلی اش خواهد شد. از دانش آموزتان توقع نداشته باشید که در این زمینه، متوجه شوخی های شما شود!
استقلال داشتن را به او آموزش دهید
نداشتن استقلال در کودکان موجب استرس آن ها می شود و برای آن ها در مدرسه مشکلات جدی ایجاد خواهد کرد. برای جلوگیری از این موضوع به آن ها کمک کنید تا قبل از مدرسه رفتن یاد بگیرند که به تنهایی لباس ها و کفش هایش را بپوشند و در بیاورند. همواره سعی کنید در برخورد با مشکلات، فرزندان را راهنما باشید نه این که خود، مشکل را به دوش بکشید و برایشان حل کنید. همواره سعی کنید به فرزندتان کمک کنید که از آزادی و استقلالی که به دست می آورد، درست استفاده کند و به او یاد بدهید که در مقابل این آزادی و اختیار فردی، مسئول باشد و مسئولیت کارها و انتخاب هایی را که می کند چه خوب چه بد، بر عهده بگیرد تا با این کار اعتماد به نفس او افزایش یابد.
اعتماد به نفس او را زیاد کنید
اگر فرزندتان از بابت پیدا کردن دوست در مدرسه نگران است، به او بگویید بچه های دیگر هم مانند او نگران این موضوع هستند و او می تواند با تعارف کردن یک خوراکی، با دیگران حرف بزند و ارتباط برقرار کند. اگر هم فردی او را در مدرسه آزار داد، خود را فردی با اعتماد به نفس نشان دهد و صاف بایستد و مستقیم در چشم دیگران نگاه کند. البته به او یادآور شوید که خودتان و کادر مدرسه در برابر هر گونه تهدیدی در کنارش هستید.
او را عاشق کتاب کنید
این روزها بیش از پیش او را با کتاب آشنا کنید. کتاب هایی که تصویرهای زیبایی دارد، حس خوبی به کتاب در کودک ایجاد می کند. این نکته بسیار مهم است که کودک از دیدن کتاب لذت ببرد و تا قبل از شروع سال تحصیلی، بهترین فرصت است تا والدین به این امر مهم دست یابند.